وبلاگ بین المللی سفرو توریست
ايرانگردي، جهانگردي ،اقوام ، شهر ، روستا ، گشت و سياحت ، زيارت ، مسافرت ، جغرافيا ، تور ،توريست ، جنگل ، كوير ، سفر نامه ،شمال،جنوب، غرب ، شرق
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 5 مهر 1391برچسب:سفر نامه لبنان,بیروت,بانک تور و گردشگری, توسط ابراهيم صبوري |

سفرنامه لبنان

مهرماه سال 1390 بود که با یک تور دانشگاهی که از طریق ثبت نام اینترنتی و انتخاب در قرعه کشی برای اون انتخاب شدیم، با پرواز تهران- دمشق و بعد یک مسافرت زمینی به لبنان رفتیم. فاصله زمینی دمشق تا بیروت پایتخت لبنان بسیار کوتاهه و تقریبا 2 ساعت بیشتر طول نمی کشه ولی مسأله دیگه ای که این مسیر رو طولانی کرد، معطلی در مرز بین دو کشور بود که منتظر گرفتن ویزا شدیم.

سفرنامه لبنان

سفرنامه لبنان

در اون زمان، برای سفر به لبنان، نیاز به اخذ ویزا وجود داشت ولی در حال حاضر اینطور که شنیدم، احتمالا دیگه این نیاز وجود نداشته باشه. در فاصله خطوط مرزی سوریه تا لبنان، حدود 4 کیلومتر منطقه صفر مرزیه که در کوهستان قرار داره. یک فروشگاه بزرگ از همون انواع بدون مالیات هم اونجا بود(Duty Free Shop) که تقریبا هر آنچه رو که بخواهید می تونید اونجا پیدا کنید، البته برای پرداخت بهای اونها، فقط لیر لبنان یا دلار امریکا و یا یورو رو قبول می کردن. لازم بذکر است که در اون زمان، هر 1500 لیر لبنان، تقریبا معادل 1000 تومان ما بود که البته الان احتمالا خیلی تغییر کرده باشه. بعد از عبور از این قسمت، یک مسیر کوهستانی رو گذروندیم که البته خیلی زیبا بود و هر چه به بیروت نزدیکتر می شدیم، مناطق بسیار زیباتر و سرسبزتر می شد. اول وارد منطقه سرسبز بقاع غربی شدیم که چند شهر کوچک رو درون خودش داشت. یکی از مسائل جالبی که اونجا دیدیم، تعداد بسیار زیاد بانک مخصوصا بانکهای اروپایی بود. بهرحال لبنان یک کشور با سرمایه بسیار بالاست که مخصوصا خیلی از درآمدش رو از طریق لبنانیهای ساکن در خارج از اون کشور بدست میاره. منطقه بقاع غربی بسیار خوش آب و هوا بود. پس از گذر از این منطقه، به پل جدید و معروف رفیق حریری رسیدیم که از روی یک دره طولانی عبور می کرد. در ضمن باید گفت که منطقه بقاع غربی، در حقیقت یک دره طولانی است که از شمال به جنوب لبنان کشیده شده. این کشور عرض(پهنای) کمی داره و مساحت اصلیش، از شمال به جنوب گسترده شده. در کل کشور بسیار کوچکیه. معروفیت پل حریری از اون لحاظ هست که در قبل از خروج اسرائیل از لبنان، در یک حمله بطور کل نابود شد ولی در مدت زمان بسیار اندکی مجددا بازسازی و به شکل بسیار زیبایی ساخته شد. پس از رسیدن به یک منطقه کوهستانی و جنگلی دیگه، و با عبور از اون، شهر زیبای بیروت و دریای مدیترانه نمایان شد. شهر بیروت، شهریست به موازات دریای مدیترانه چون بخش زیادی از اون، کوهستانیه و فاصله زیادی بین کوه و دریا وجود نداره. به همین خاطر شاید تقریبا یک سوم شهر، بر روی مناطق کوهستانی قرار گرفته. قبل از اینکه به این شهر سفر کنم، شنیده بودم این شهر معروف به عروس شهرهای مدیترانه است. ولی تا وقتی که ندیده بودمش باور نمی کردم. این شهر بسیار زیباست. شاید فقط اگر اتوبان ورودی به این شهر که بسیار تنگ و باریک و پر از ترافیک بود( که البته در حال اصلاح اون بودند) ، واقعا هیچ موضوع نازیبا یا نامناسب دیگه ای دیده نمیشد. ساختمانها، اماکن مسکونی، مناطق طبیعی و ... همگی زیبا بودند. من قبلا به بعضی از کشورهای آسیایی سفر کردم ولی با اینکه اونها هم زیبا بودند نکته ای که بین اونها و لبنان اختلاف می انداخت این بود که در اون کشورها، پس از چند روز اقامت در اونها، متوجه میشید که تقریبا همه چیز شبیه به همه و انسان دچار یکنواختی میشه ولی در لبنان واقعا این قضیه وجود نداره. شب هنگام بود که با اتوبوس به هتل محل اقامت رسیدیم.

سفرنامه لبنان

یک هتل چهار ستاره به نام رویال پارک که در یک منطقه بسیار زیبای جنگلی در کوهستان مشرف به شهر بیروت قرار داشت. جاده کوهستانی که به این هتل می رسید، بسیار زیبا و خاطره انگیز بود که تقریبا شبیه به جاده های مناطق ییلاقی در شمال ایران بود. جاده هایی که عرض نسبتا باریکی داشتند و اطراف اونها رو ویلاهای بزرگ و شیک پر کرده بودند. قدم زدن در شبهای این مناطق بسیار خیال انگیز بود. بعضی از شبها ما اینکار رو انجام می دادیم. از اونجا که قرار بود چهار شب در این کشور باشیم، وقت کافی برای این مسائل وجود داشت. با توجه به اینکه تور ما، یک تور ویژه بود برای همین برنامه ریزیهای کامل برای اون از طرف مسوولین تور انجام شده بود. صبح فردا گشت بر روی مدیترانه با کشتی های کوچک محلی برنامه ریزی شده بود. اگر به کیش سفر کرده باشید، شبیه این نوع کشتی های تفریحی در اونجا هم وجود داره. اگر خواستید از اونها استفاده کنید باید به ساحل برید. اونها همونجا منتظر هستند و مسافران رو به گردش می برند.

سفرنامه لبنان

کرایه هرنفر 5 دلار بود. یک گشت تقریبا نیم ساعته که نمای شهر بیروت رو از سمت دریا می تونید از روی اون تماشا کنید.

سفرنامه لبنان

سفرنامه لبنان

سفرنامه لبنان

بعد از اون، برای سوار شدن به تله کابین دوباره به ساحل برگشتیم. در بیروت یک تله کابین بزرگ وجود داره که می تونید از ساحل سوار اون بشید و از اونجا و با عبور از روی شهر، به بالای کوه بلندی در مقابل شهر برید و در اونجا از بزرگترین کلیسای خاورمیانه و همچنین یک کلیسای کوچک محلی بازدید کنید. کرایه استفاده از تله کابین هم نفری 5 دلار بود. عبور از روی شهر با تله کابین بسیار جالب بود. حتی در بعضی نقاط، تله کابین از فاصله بسیار نزدیکی نسبت به ساختمانها عبور می کرد.

سفرنامه لبنان

سفرنامه لبنان

انتهای خط تله کابین یک ساختمان در یک منطقه جنگلی کوهستانی بود که کاملا روی بیروت قرار داشت. مقدار کمی که اونجا به دیدن نمای شهر مشغول شدیم، یک مسیر کوچک وجود داشت که هم میشد پیاده اون رو طی کرد و هم با یک ترن مخصوص که با ریل به بالای کوه صعود می کرد.

سفرنامه لبنان

انتهای این مسیر همون دو کلیسا وجود داشتند. برای این ترن، نیازی به پرداخت هزینه نبود. در اونجا کلیسای بازلیک دقیقا در کنارمون قرار داشت. این کلیسا آنقدر بزرگ بود که از ساحل دریا هم به راحتی قابل مشاهده بود. حداقل گنجایش این کلیسا، 3000 نفر اعلام شده بود که البته در هنگام حضور ما، در حال تعمیرات بود و به همین خاطر امکان بازدید از داخل اون برای ما وجود نداشت. ولی در کنار اون یک کلیسای کوچک وجود داشت که نسبتا قدیمی و دارای معماری جالبی بود. فضای داخل این کلیسا بسیار کوچک بود ولی دارای ارتفاع بسیار زیادی بود که در انتهای اون نیز، مجسمه ای از حضرت مریم قرار داشت. برای رسیدن به بالای کلیسا، به دور اون راه پله مارپیچ ایجاد شده بود که بالارفتن از اون هم لذت زیادی داشت. قبل از بازدید از این کلیسا می بایست از موزه مردم شناسی لبنان بازدید می کردیم. بلیط این موزه و کلیسا، روی هم 5 دلار بود. موزه بسیار جالب بود و در هر بخش از اون، میشد نوع لباس و فعالیتهای مردم لبنان در گذشته رو مشاهده کرد. چون این کلیسا بالای کوه قرار داشت در هنگام حضور ما، مه همه جا رو فراگرفت و برای همین راحت نمیشد بیروت رو دید ولی کلا می گفتند نمای شهر از اونجا بسیار زیباست.

سفرنامه لبنان

سفرنامه لبنان

بعد از اونجا چون خیلی از وقت گذشته بود، به یک رستوران غذاهای لبنانی در مرکز بیروت رفتیم. معروف ترین غذای اون، مشویات نام داشت که یکی از غذاهای معروف لبنانه و تقریبا مخلوطی از سه نوع از کبابهای خودمونه و بسیار خوب تهیه میشه. با توجه به هماهنگی که از قبل شده بود، برای ما نسبتا هزینه مناسبی داشت(هر دست غذا 10 دلار). لازم بذکر است که لبنان برای ما یک کشور گران به حساب میاد. هزینه غذا و مخصوصا کرایه تاکسی بسیار بالاست. اگر به صورت شخصی خواستید به اونجا سفر کنید، حتما حواستون به این مسائل باشه. یعنی همین چند گردشی رو که ما در اون چند روز رفتیم، اگر می خواستیم به صورت شخصی بریم شاید حداقل نفری 200 دلار فقط هزینه کرایه تاکسی هر نفر میشد. عصر به یکی دو تا پاساژ بزرگ برای خرید رفتیم که تقریبا در ساحل دریا قرار داشتند. اجناس اونها از نظر کیفیت واقعا خوب بودند ولی مثل بقیه موارد، اونها هم بسیار گران بودند. در مورد گرانی اگر بخوام یک مثال دیگه هم بیارم، اینه که پیشنهاد می کنم داروهای عمومی و معمولی مثلا برای سرماخوردگی و ... حتما همراهتون باشه. یکی از مواردی که در بیروت بینهایت زیاد بهش بر می خورید داروخانه است. برای ما وجود این همه داروخانه بسیار باعث تعجب بود. از راهنمای تور که پرسیدیم، بهمون گفت که اکثر داروخانه دارها خودشون دکتر معالج هم هستند و در صورت نیاز، طبابت هم می کنند. خلاصه اینکه اونجا نیاز به خرید قرصهای مناسب گلودرد پیدا کردیم، فقط دو بسته شش تایی از اونها، تقریبا 50 دلار دراومد. صبح روز بعد، برای بازدید از غارهای جعیتا حرکت کردیم.

سفرنامه لبنان

سفرنامه لبنان

این غارها در فاصله نسبتا دوری از شهر بیروت و تقریبا در جهت شمال اون شهر قرار دارند. این غارها هم در یک منطقه کوهستانی و جنگلی قرار داشتند. بعد از توقف اتوبوسها، به یک ایستگاه رسیدیم که یک فاصله کوتاه رو باید با تله کابین طی می کردیم.

سفرنامه لبنان

بعد به یک میدان روبروی غارها رسیدیم که مجسمه هایی رو در اونها قرار داده بودند که جالب هم بودند.

بلیط ورودی به این غارها و استفاده از تله کابین، نفری 12 دلار بود. اونجا تبلیغاتی بود که از همه خواسته بودند تا در وب سایت ها به این غارها رأی بدهند تا به عنوان نمونه های برتر جاذبه ها و غارهای نمونه دنیا انتخاب بشند.

سفرنامه لبنان

این غارها دو عدد هستند. یکی غار خشکی و دیگری غار آبی. اول رفتیم به غار خشکی که در بالای غار آبی قرار داشت. متأسفانه درون غارها فیلمبرداری و عکسبرداری ممنوعه. در تمام طول غار راه پله نصب کرده بودند و دمای داخل، حداقل 10 درجه از بیرون خنک تر بود. فضای داخل غار از قندیلها و سنگهای معدنی جالبی تشکیل شده بود. بعد از اون قسمت، به سمت غار آبی حرکت کردیم. فاصله بین دو غار یک مسیر آسفالته بسیار زیبا بود که در اطراف اون هم کافه هایی قرار داشتند. این مسیر رو هم میشد به صورت پیاده طی کرد و هم از یک ترن لاستیک دار که زیبا ساخته شده بود به صورت رایگان استفاده کرد.

سفرنامه لبنان

نویسنده: محمد حسین غفاری

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.